علامه طباطبايي در خاطرهاي نقل مي كند، زماني كه شهيد مطهري در جلسه درس حاضر ميشدند، بنده از شوق و شعف، حالت رقص پيدا ميكردم، به جهت اينكه ميدانستم هر چه ميگويم هدر نميرود و محفوظ است.
به گزارش روزنامچه به نقل از فارس، استاد مطهري پس از عمري مجاهدت در راه خدا و تلاش خستگي ناپذير در زمينه هاي فرهنگي، سياسي و مذهبي به دست جاهلترين و جنايت كارترين دشمنان اسلام به ملكوت اعلي پيوست.
او كه معلم اخلاق، فلسفه، عرفان و مسائل اقتصادي بود در تمامي اين زمينهها كارهاي تحقيقاتي و بنيادي شايستهاي انجام داده است. به همين مناسبت ۱۲ ارديبهشت، سالروز شهادت اين معلم نمونه و اسوه تقوا در نظام جمهوري اسلامي ايران، به عنوان روز معلم نامگذاري شده است.
براي بزرگداشت اين روز مصاحبه مرحوم علامه سيد محمدحسين طباطبايي كه در كتاب پارهاي از خورشيد، گفتهها و ناگفتههاي استاد شهيد مرتضي مطهري به گردآوري و تدوين حميدرضا سيدناصري و اميررضا ستوده در آمده است، پرداختيم كه در ادامه ميخوانيد:
*لطفا درباره دوران شاگردي استاد شهيد مطهري نزد شما، توضيحاتي بفرماييد؟
علامه طباطبايي: سيودو سال قبل و پيش از شهادت شهيد مطهري، من از تبريز به قم پناهنده شدم. اوضاع آنجا خراب بود، به اين خاطر به قم آمدم. بعد بنا براين شد كه در قم بمانم. تدريس درس فلسفه را شروع كردم غير از بنده در قم، آقاي (امام) خميني بود كه درس فلسفه داشتند و چند نفري از آقايان در درس ايشان شركت ميكردند. ايشان اسفار درس ميدادند.
بعد آن آقايان، درس ايشان را ترك كردند و به حوزه درس ما منتقل شدند و شروع به تحصيل كردند. سالها اين درس ادامه داشت. مخصوصاً مرحوم مطهري هوش فوقالعادهاي داشت و حرف از او ضايع نميشد.
حرفي كه ميگفتم، ميگرفت و به مغزش ميرسيد. هر چه ميگفتم، هدر نميرفت و مطمئن بودم كه نميرود. وقتي او در جلسه درس حاضر ميشدند، (اين عبارت، عبارت خوبي نيست ولي مقصود را بيان ميكند) بنده از شوق و شعف، حالت رقص پيدا ميكردم، به جهت اينكه ميدانستم هر چه ميگويم هدر نميرود و محفوظ است.
به همين ترتيب خود شهيد مطهري مبدأ تحصيل ديگران شد و شروع به تأليف كتابها كرد و انصافاً هم كتابهايش خيلي عالي است.
*در زماني كه عدهاي خواندن فلسفه را حرام ميدانستند، عمده كارهاي استاد مطهري فلسفي بود. علت علاقه فوقالعاده ايشان به فلسفه چه بود؟
او انسان برهاني بود و برهاني فكر ميكرد و بدان علاقه داشت. از اين جهت، او به حكمت علاقهمند شده بود و در اين زمينه كارهايي هم كرد و خوب هم از عهده آن برآمد.
*استاد مطهري علاقه و دلبستگي خاصي به شما داشتند. شما نسبت به ايشان چه احساسي داشتيد؟
در مقابل احساسات شهيد مطهري من هم احساسات متقابل وعلاقه فوقالعادهاي به ايشان داشتم به جهت خوش فكري و هوش سرشار و قلم بارز او.
خود فلسفه اسلامي كه از دست علماي اسلام رد شده و به ما رسيده است، خالي از معنويت نيست، طوري است كه خود به خود براي انسان متوجه، حالت معنويت ميآورد و تقوا را تأييد ميكند و توفيق ميدهد و به هدايت ميرساند. اين فلسفهاي است كه از دست علماي اسلام در آمده است طبعاً ايشان هم مردي با تقوا بود، تقوايي كه از فلسفه به دست آورده باشد تمام هم و نيرويش صرف فلسفه ميشد و خوب بار آمده بود.
*وقتي كه شهيد مطهري درس را خدمت شما شروع كردند حدوداً در چه سني بودند؟
در حدود بيست و پنج، بيست و شش سال داشتند. بعد، مباحثات و مقالاتي كه در كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم آمده، شروع كرديم و در آن مطالب هم يگانه كسي كه از همه جهت مطمئن بودم كه حرفم نزدش هدر نميرود، ايشان بود. قدري كه گذشت، نوشتن پاورقي و كتاب اصول فلسفه را شروع كردم و همان وقت اينها را نوشتند.
آن جلدهايي كه منتشر شده از درك و فكر خوب ايشان حكايت دارد. جلد چهارم هم كه باقي مانده، او نوشته و حاضر است. آن را آورد، بنده ديدم و به خودش برگرداندم و گفتم كتاب ديگري تأليف شده است.
در رساله قوه و فعل، آنقدر او شوق و شعف داشت كه بنده را وادار كرد به تهران بروم و يك هفته در منزلش ماندم تا درباره آن رساله بحث كنيم زيرا مطالب آن برايش حل نشده بود. يك هفته تمام شب و روز با او سروكار داشتم و درباره همين رساله صحبت ميكرديم.
اخيراً خودش صاحب نظر شده بود و نظر داشت، يعني حكم ميكرد. بهترين تعبيرش هم همين است كه نظر داشت.
*ضرورتي كه براي شرح «اصول فلسفه» احساس كردهايد، چه بود؟
ضرورتش اين بود كه مجملات بود و مقالههاي فشرده، و من ميخواستم باز شود و مطلب روشن شود. كسي هم كه ميتوانست اين كار را بر عهده بگيرد، مرحوم مطهري بود. او شروع به بهترين وجه هم از عهده بر آمد. به همين دليل بود كه من دو دستي كار را به او مي دادم. خدا ان شاء الله بيامرزدش.
*در لحظه شنيدن خبر شهادت استاد مطهري چه احساسي به شما دست داد؟
ديگر اينها غير قابل وصف است. حقيقتاً بعد از فوت او تأثر من، تأثر در مرگ يكي از عزيزان است. از دست رفتن او ضايعهاي بود. خداوند كساني را كه اين طور جنايات را جايز ميشمارند، نابود كند.
*لطفا درباره روابط معنوي ايشان با شما...
خواهش ميكنم. راجع به معنويت و روابط معنوي كه با او داشتم و مطالبي كه تأثرآور بود و بنده از آنها روحاً متأثر شدم، نپرسيد. به جهت اينكه من دوام ذكر و بيان آن را ندارم.
منبع : فارس
پا نوشت : خبرگزاري فارس ، آخرين اخبار، سبك زندگي، مهم ترين اخبار
- سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۹۹ ۱۲:۳۶ ۶۷ بازديد
- ۰ نظر